*به نام خدا*
پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرموده اند:
خواص عدس:
يا عَلىُّ عَلَيكَ بِالعَدَسِ فَإِنَّهُ مُبارَكٌ مُقَدَّسٌ وَهُوَ يُرِقُّ القَلبَ وَيُكثِرُ الدَّمعَةَ وَإِنَّهُ بارَكَ عَلَيهِ سَبعونَ نَبيّا؛
اى على تو را سفارش مى كنم به خوردن عدس، زيرا مبارك و پاك است، قلب را رقيق و اشك را زياد مى كند و هفتاد پيامبر پيوسته از آن استفاده مى كردند.
وسايل الشيعه، ج17، ص100، ح9
خواص سیر:
كُلُوا الثّومَ وَتَداوَوا بِهِ فَإِنَّ فيهِ شِفاءً مِن سَبعينَ داءً؛
بخوريد سير را و مداوا كنيد با او، كه هفتاد بيمارى را شفا مى دهد.
مكارم الاخلاق، ص 182
خواص مویز:
عَلَيكُم بِالزَّبيبِ فَإِنَّهُ يَكشِفُ المِرَّةَ وَيَذهَبُ بِالبَلغَمِ وَيَشُدُّ العَصَبَ وَيَذهَبَ بِالعياءِ وَيُحَسِّنُ الخُلقَ وَيُطَيِّبُ النَّفسَ وَيَذهَبُ بِالغَمِّ؛
شما را سفارش مى كنم به خوردن مويز، زيرا صفرا را برطرف مى كند، بلغم را از بين مى برد، اعصاب را قوى، خستگى را دور،اخلاق را خوب مى كند، به روح آرامش مى بخشد و غم را مى برد.
خصال، ص 344
و
خواص خربزه:
ما مِن اِمْرَاَةٍ حامِلَةٍ اَكَلَتِ الْبِطِّيخَ اِلاّ يَكونُ مَولودُها حَسَنَ الْوَجْهِ وَ الْخُلُقِ ؛
هيچ زن باردارى نيست كه خربزه بخورد ، مگر اين كه فرزندش زيبا و خوش اخلاق مىگردد .
طب النبي صلىاللهعليهوآله ، ص 10
و
عَلَيْكُمْ بِالبِطّيخِ، فَاِنَّ فيهِ عَشْرَ خِصالٍ: هُوَطَعامٌ وَ شَرابٌ وَ اُشْنانٌ وَ رَيحانٌ وَ يَغْسِلُ الْمَثانَةَ وَ يَغْسِلُ الْبَطْنَ وَ يَكْثِرُ ماءَ الظَّهْرِ وَ يَزيدُ فِى الْجِماعِ وَ يَقْطَعُ البُرودَةَ وَ يُنَقِّى الْبَشَرَةَ ؛
خربزه بخوريد، چرا كه ده خاصيت دارد:غذاست، آب است، شستشو دهنده و خوشبو كننده است، مثانه را مىشويد، آب كمر را زياد مىكند، بر نيروى همبسترى مىافزايد، سردى مزاج را مىبَرَد و پوست را شاداب مىكند.
طب النبى ، ص 8
و
خواص خرما:
اَطْعِمُوا الْمَرأَةَ فى شَهْرِها الَّذى تَلِدُ فيهِ التَّمْرَ فَاِنَّ وَلَدَها يَكونُ حَليما نَقيّا ؛
به زن، در ماهى كه زايمان كرده ، خرما بدهيد ، چرا كه فرزند او بردبار و پاك مىشود.
مكارم الأخلاق ، ص 169
و
خواص کرفس:
لِلاِمامِ الحُسَيْنِ عليهالسلام : يا بُنَىَّ كُلِ الكَرَفْسَ، فَاِنَّها بَقْلَةُ الاَنْبياءِ مَغفولٌ عَنْها وَ هُوَ طَعامُ الخَضِرِ وَ اِلْياسَ وَ الْكَرَفْسُ يَفْتَحُ السُّدَدَ وَ يُذَكِّى الْقَلْبَ وَ يَرِثُ الْحِفْظَ وَ يَطْرُدُ الْجُنونَ وَ الْجُذامَ وَ البَرَصَ وَ الْجُبْنَ؛
پيامبر صلىاللهعليهوآله به امام حسین علیه السلام فرمود : فرزندم كرفس بخور، چرا كه كرفس سبزى پيامبران است، از آن غفلت شده، خوراك خضر و الياس عليهماالسلام است. كرفس گرفتگى رگها را باز مىكند، دل را طراوت مىبخشد، حافظه را زياد مىكند و ديوانگى، جذام، پيسى و ترس را دور مىكند.
الفردوس، ج 5، ص 370، ح 8468
و
خواص کدو:
عَلَيْكُمْ بِالدُّبّاءِ فَاِنَّهُ يُذَكِّى الْعَقْلَ وَ يَزيدُ فِى الدِّماغِ؛
كدو بخوريد، چرا كه عقل را تيز و (كارآيى) مغز را زياد مىكند.
بحارالأنوار، ج 63، ص 229، ح 18
و
پرهیز از افراط و تفریط در مصرف گوشت:
مَنْ تَرَكَ اللَّحْمَ اَرْبَعينَ صَباحا ساءَ خُلُقُهُ. مَنْ اَكَلَ اللَّحْمَ اَرْبَعينَ صَباحا، قَسا قَلْبُهُ؛
هر كس چهل روز گوشت نخورد، بد اخلاق مىشود. هر كس چهل روز گوشت بخورد، سنگدل مىشود.
طب النبى، ص 5
و
خواص کاهو:
كُلِ الخَسَّ، فَاِنَّهُ يورِثُ النُّعاسَ وَ يَهْضِمُ الطَّعامَ؛
كاهو بخوريد، چرا كه خوابآور است و غذا را هضم مىكند.
مكارم الاخلاق، ص 183
و
خواص نمک:
يا عَلىُّ اِفْتَتِحْ طَعامَكَ بِالْمِلْحِ، فَاِنَّ فيهِ شِفاءً مِنْ سَبْعينَ داءً مِنهَا: الجُنونُ وَ الْجُذامُ وَ الْبَرَصُ وَ وَجَعُ الْحَلْقِ وَ الاَْضراسِ وَ وَجَعُ الْبَطْنِ ؛
اى على! غذاى خود را با نمك آغاز كن، چرا كه در نمك درمان هفتاد درد است؛ ديوانگى، خوره، پيسى، گلودرد، دندان درد و دل درد، از جمله اين دردهاست.
وسائل الشيعة، ج 24، ص 406، ح 12
و
خواص کندر:
عَلَيْكُمْ بِاللُّبانِ فَاِنَّهُ يَمْسَحُ الحَرَّ عَنِ الْقَلْبِ كَما يَمْسَحُ الإْصْبَعُ الْعَرَقَ عَنِ الْجَبينِ وَ يَشُدُّ الظَّهْرَ وَ يَزيدُ فِى الْعَقْلِ وَ يُذَكِّى الذِّهْنَ وَ يَجْلُو الْبَصَرَ وَ يُذْهِبُ النِّسيانَ؛
پيامبر صلىاللهعليهوآله : كندر بخوريد؛ زيرا همانطور كه انگشت، عرق را از پيشانى پاك مىكند، كندر هم سوزش قلب را مىبرد و كمر را محكم و عقل را زياد مىكند و ذهن را ذكاوت و چشم را جلا مىبخشد و فراموشى را از ميان مىبرد.
طب النبى ، ص 6
و
خواص انجیر خشک و تازه
كُلُوا التّينَ الرَّطْبَ وَ الْيابِسَ فَاِنَّهُ يَزيدُ فِى الجِماعِ وَ يَقْطَعُ الْبَواسيرَ وَ يَنْفَعُ مِنَ النِّقْرِسِ ,والاِْبرِدَةِ؛
انجير تازه و خشك بخوريد، چرا كه قدرت همبسترى را زياد، بواسير را ريشه كن مىكند و براى نِقرِس و سردى مزاج مفيد است.
مكارم الاخلاق، ص 174
"پایان"